از اختلاف های بزرگ من و شوهر اینجاست که من توی خونه دلم میگیره و دوست دارم برم کوه ,جنگل,رودخونه,دریا,پارک,مهمونی و. ولی شوهر ترجیح میده بشینیم تو خونه دوتایی چایی بخوریم ,فیلم ببینیم,کتاب بخونیم. .

دیروز با دوستام قرار گذاشته بودم برم بیرون ,هیراد ام گفته بود ۴ برو نهایت ۷ برگرد.قبول کرده بودم,ساعت ۳ بزور از دستش خودمو خلاص کردم حاضر شدم دوستم ساعت ۴ دم در بود با دوستم رفتم. هنوز نیم ساعت نشده بود که اسمس داد

بدون من خوش میگذره!

ده دقیقه بعد باز اسمس داد

کجایین الان?

دوباره بیست دقیقه بعد 

هوا تاریک میشه بیا خونه کم کم. 

سر ساعت ۵:30 زنگ زد 

کجایی بیام دنبالت!

و اینجوری شد که مجبوری از دوستم خداحافظی کردم و برگشتم خونه. .

اینجوری بود که نشستیم و دوتایی کتاب( جز به کل )رو خوندیم .

بعله همچین شوهر کتابخونی دارم من!


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها